دلیریوم (روانآشفتگی)
اختلال هوشیاری است که معمولاً با اختلالات فراگیر عملکردهای شناختی همراه میباشد؛ عموماً با بیثباتی هیجانی، توهمات، یا خطاهای درکی، و همچنین رفتار نامتناسب، تکانشی، غیرمنطقی، یا خشن همراه است. عمدتاً به صورت یک اختلال حاد قابل برگشت تظاهر میکند، ولی ممکن است به یک اختلال غیرقابل برگشت تبدیل شود.
A. نشانههای این اختلال،
مهمترین خصوصیات اصلی این اختلال عبارتند از تغییر سطح هوشیاری همراه با افزایش برانگیختگی، یا کاهش برانگیختگی همراه با سرآسیمگی ؛ اختلال موقعیتسنجی؛ اختلال حافظه؛ گفتار غیرمعقول؛ اختلالات ادراکی شامل توهمات شنیداری، دیداری و لامسه؛ بیثباتی هیجانی شدید، و معکوس شدن چرخههای خواب و بیداری یا خواب منقطع. علایم نورولوژیکی که ممکن است در این اختلال مشاهده شوند عبارتند از ناهماهنگی حرکتی، کردارپریشی.
B. این اختلال در بیماران بستری در بیمارستان شایع است – حدود 10٪ تمام بیماران بستری، 20٪ بیمارانی که دچار سوختگی شدهاند، 30٪ از بیماران بستری در ICU، و 30٪ از بیماران بستری مبتلا به AIDS دچار این اختلال میشوند. بیماران کم سال و یا مسن استعداد بیشتری برای ابتلا به اختلال مذکور دارند. در بیمارانی که سابقهی ابتلا به دلیریوم یا آسیب مغزی وجود دارد، احتمال بروز یک حمله دلیریوم بیشتر از افراد عادی است. در مردان شایعتر از زنان است.
C. دلیریوم را میتوان مسیر شایعی برای بروز بسیاری از آسیبهای مغزی توصیف کرد. علل عمده آن عبارتند از بیماریهای سیستمیک (مثل نارسایی قلبی)، بیماریهای سیستم عصبی مرکزی (مثل اختلالات تشنجی)، و مسمومیت یا قطع مصرف داروهای تجویز شده توسط پزشک یا داروهایی که مورد سوءمصرف قرار میگیرند. هرگونه دارویی که توسط بیمار مصرف شده باشد (اعم از داروهای بینسخه و داروهای گیاهی) ممکن است علت بالقوهای برای بروز دلیریوم محسوب شود. تصور میشود که اختلال عملکرد تشکیلات مشبک و انتقال عصبی استیل کولین در بروز دلیریوم نقش داشته باشند.
بیماریهایی که ممکن است با دلیریوم اشتباه گرفته شوند:
1. دمانس. تغییرات دمانس ثبات بیشتری در طول زمان دارند و در طول یک روز نوسان پیدا نمیکنند. بیماران دمانسی هوشیارترند ولی بیماران دلیریومی تیرگی شعور بیشتری دارند.
دلیریوم دمانس
شرح حال بیماری حاد بیماری مزمن
شروع سریع تدریجی (معمولاً)
مدت چند روز – چند هفته چندماه – چند سال
سیر نوساندار پیشرونده در درازمدت
سطح هوشیاری نوساندار طبیعی
موقعیتسنجی مختل. حداقل به صورت دورهای در ابتدا سالم است
عاطفه مضطرب. تحریکپذیر بیثبات،ولی معمولاً مضطرب نیست
تفکر غالباً مختل کاهش حجم
حافظه حافظه اخیر تا حد زیادی مختل است
حافظه اخیر و دور هر دو مختل شدهاند
ادراک توهمات شایعند (به ویژه از نوع بصری) توهمات شیوع کمتری دارند (به غیر از حالت غروبزدگی)
عملکرد روانی – حرکتی کندی. سرآسیمگی. یا هردو طبیعی
خواب آشفتگی چرخه خواب و بیداری شدت آشفتگی چرخه خواب و بیداری کمتر است
توجه و آگاهی به وضوح مختل شدهاند شدت اختلال کمتر است
برگشتپذیری غالباًبرگشتپذیر است اکثر موارد برگشتپذیر نیستند
a. بیماران مبتلا به زوال عقل استعداد بیشتری برای ابتلا به دلیریوم دارند، و اضافه شدن دلیریوم به زوال عقل شایع است.
2. اسکیزوفرنی و مانیا. این اختلالات معمولاً از نوسانات سریعی که در سیر دلیریوم رخ میدهد برخوردار نیستند؛ همچنین باعث مختل شدن سطح هوشیاری نمیشوند و اختلال قابل ملاحظهای نیز در عملکرد شناختی ایجاد نمیکنند.
3. اختلالات تجزیهای: در این اختلالات نیز ممکن است فراموشی تکهای وجود داشته باشد، ولی اختلال شناخت کلی و الگوهای غیرطبیعی خواب و روانی – حرکتی که در دلیریوم وجود دارد مشاهده نمیگردند.
D. سیر بیماری:
میزان مرگ و میر بیمارانی که یک دوره دلیریوم را تجربه کردهاند، سه ماه پس از بروز این اختلال به 23 تا 33٪ و یکسال پس از بروز آن به 50٪ میرسد. این اختلال معمولاً سیر سریعی دارد. معمولاً 3 تا 7 روز پس از درمان عامل مولد اختلال، علایم آن فروکش میکنند ولی برطرف شدن کامل آنها ممکن است تا 2 هفته طول بکشد. در بعضی از موارد، دلیریوم به خودی خود بهبود پیدا میکند. ممکن است به دنبال دلیریوم، افسردگی یا اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) رخ دهد.